بــــارونِ اَخــــــــمو!

پنـج راهیِ دروغ!!!

بــــارونِ اَخــــــــمو!

پنـج راهیِ دروغ!!!

تف به ذااتت !

دلـــم میخواد اوق بزنم! تمامِ غصه هایــی ُ که تو این چــار سال خوردم بالـا بیارم! ببینم تا حالـا کسی بــِت گفتـه  کَثیف!؟  لـاشی چـِطور؟! حتـماْ خودت می دونی چــه آشغالـی هستی !حالَم اَزَت بــِهم می خوره! آخه چــِطور به خــودم بــِقَبولونَم که شــیش ماهِ تمومک واســه رَفتِن آشغالی مِثِ تو غصه خوردَم ُ اَشک ریختم!؟ رفته بودی ُمنِ اَحمق همچنان واسه سلامتی ت دعا می کردم!‌ هر شب نمازِ حاجت می خوندم سالِ کنکورت! یادته؟! نه! تو هیــچی یادت نیست! دعا می کردم کســی که لیاقتت ُ داشته باشه ُ به اندازه من دوسِت داشته باشه به تورت بخوره! خاک بَر سَر من که اینقد بچه بودم! احمــق بودم! چشمامُ رو حقیقت بسته بودم! یک سالِ تموم کسی دنیای ِ من بود که واسه همــه دنیا بود!! ولــی منِ احمق نفــمیدم! بــِت اعتماد داشتم! یچه نماز خون بودی! روزه  می گرفتی ! هـــیچ وقت فکرِ بد راجع بــِت نکردم! همیـــشه به خودم می گفتم  

مَحالِ ممکنِ این بچه بــِهِم نارو بزنه!‌دِ لامَصَب اگه دوسَم نداشتی چرا یک سال باهام موندی!؟ چرا همـــون اول نگفتی با خیــلیـا هستی که بــِت دل نبندم؟! چرا ؟!! می دونی چرا؟! چون بیمــار بودی!‌ هنوزم هســـتی! مرِضِ‌ جلــب توجه داری! دوس داری همه دوسـِت داشته باشن! نمی تونی کســی ُ اَنتخاب کنی واسه خودتُ خودتم واسه اون باشی!‌ تا حالا هیچ وقت اینقد صریح باهات حرف نزدم! مطمئنم نیستم که آدرِسِ اینجــا بــِت می دم که بیای بخونی اینا رو یا نه! پریروز وقتی فهمیـــدم  فاطمه می دونسته تو چه آدمِ رذلی هستی ُ بهم تو تمام این سال ها نگفته کلی شاکی شدم! حتماْ کلی به من ٫ به سادگیــام خندیدید؟! اوهوم؟!  

تا عمر دارم نمی بخشمت!  

او.ن روزی که می خواستی بری تنها بودم!  زنگ زدی ! یادته چه جوری بم گفتی می خوای واسه همیشه بری؟ ! تا شب تو هَنگ بودم بد مَصَب!  

اینـا رو گفتم که بگم هر چقد تو بد بودی ُ در حقم جفا کردی اَمین تلافی شُ درآورد! نمی دونی چه لذتی داره وقتی کســـی به حدِ مرگ دوسِت داشته باشهُ تواَم تمام دنیا بمونی! شرویــن تو احساس نداری! همیـــن! به همیــن زندگی سگی ت ادامه بده! خدا می دونه چند نفرُ مثِ من گول زدی ُ با احساساتش بازی کردی! مطمئن باش من یکی هیچ وقت نمی بخشمت! اونقدر خوب بودم که نه تو مدت دوستیمون نه تو این سه سال حتی یک بار هم به سَرَم نزده اذیتت کنم!  

 امتحانت کنم؟ می فهمی!؟   

راستی یه چیزی! خواهرت می دونست تو چه آشغالی هستی که می گفت باهات نمونم! کــاش به حرفش گوش میکردم! کـاش!

انتقامم نمی گیرم چون ارزششُ نداری! واسه همیشه از ذهنم پاکــ شدی  شروینِ  بدنهاد ِ به ظاهرِ بهترین پسر دنیا!  

 

نظرات 4 + ارسال نظر
سینا دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 04:50 ب.ظ

سلام من نوشته هات رو خوندم
احساس میکنم تو دلت یه دنیا مهربونیه
بوی خوبی رو تو ی وجودت حس میکنم
میدونی من بچه دریام بچه دریا هم بوی پاکی رو از دور دورا میفهمه
دعا میکنم مثل پروانه همیشه پاک بمونی
دلت هیچ وقت نرنجه
هر چی بخوای تو زندگیت برات فراهم بشه
اخرش هم یه سلام با تموم مهربونی دریای جنوب بهت هدیه میکنم
ووو
ان سوی ناکامی ها خدای هست که داشتنش جبران همه نداشته هاست

سینا اونی که دلش برای پاکترین دلای روی زمین میتپه

به امید دیدار

دختر زمستون سه‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 01:43 ق.ظ http://2khtarezemestoon.blogsky.com

مشکل هممون همینه ... می دونی ... وقتی می فهمن عشقت پاک و صادقانس ... وقتی بهت مطمئن می شن می رن و هر غلطی می خوان می کنن ... چون می دونن بخشیده می شن ...
بدبختیمون همینه ... بلد نیستیم دوست داشتنومونو قایم کنیم ....
پستت مخاطب خاص داره ولی همش حرفای دل منه .....
قلمت همیشه سبز .... :)
مرسی بهم سر زدی :)

من و تو چهارشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 03:49 ب.ظ

عجبا

ماهی تنها جمعه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 01:21 ق.ظ http://onlyabadan.blogsky.com/

سلام خوبی با معرفت شدی دیگه به من سر نمی زنی
منتظرتم حتما بیا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد